نفس
مطالب عاشقانه
به کوچه ای وارد شدم که پیرمردی از آن خارج می شد، پیرمرد گفت : نرو بن بست است توجهی نکردم، رفتم بن بست بودبرگشتم....!!!!!!!! به سرکوچه که رسیدم ..... پیر شده بودم.... موضوع مطلب : |
منوی اصلی پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 11
کل بازدیدها: 45433
|
|